محمدعلی دیانتیزاده
امروز جشن پنجاه سالگی یک سازمان توسعهای در ایران برگزار میشود؛ سازمانی که فلسفه تاسیس آن در تیرماه ۱۳۴۶ کمک دولت به صنعتیشدن کشور از طریق ایجاد صنایع و واگذاری آنها به بخش خصوصی است.
سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) در طول نیم قرن فعالیت خود، ۲۵۰ طرح در کشور ایجاد کرده که با پیادهسازی اصل ۴۴ قانون اساسی در حال واگذاری به بخش خصوصی است. این سازمان که یک سال پیش از سازمان برنامه و بودجه تاسیس شده است، در حالی پنجاهسالگی خود را جشن میگیرد که در گذشته نهچندان دور یعنی در دولتهای نهم و دهم به همراه شرکتهای تابعش تا مرز اضمحلال پیش رفته و تبدیل به مجری مصوبات غیرکارشناسی سفرهای استانی (بالغ بر ۱۲۱ طرح عمدتا کوچک) شده بود.
اما همین سازمان بود که پیش از انقلاب، مفاهیم مدیریت و مالکیت را برای سرمایهداران ناآشنا با مفاهیم مدیریت صنعتی از هم تفکیک و مفهوم زنجیره ارزش را به آنان تبیین و پس از انقلاب نیز در دوران جنگ صنایع سنگین را برای پشتیبانی بسیج و مدیریت کرد. گرچه ایدرو را بیشتر بهعنوان متولی صنایع سنگین و مادر میشناسند و نقش آن را در جایگزینی واردات برجسته میدانند اما همانگونه که سازمان برنامه و بودجه در ایران نماد یک نهاد مدرن بالادستی و برنامهریز بوده، این سازمان هم نماد یک نهاد مدرن میانی و اجرایی است که قرار بود به سمت ایجاد صنایع هایریسک و سرمایهگذاریهایی برود که بهرغم ضروری بودن در توان یا تمایل بخش خصوصی نبود.
اما دولت قبل سازمان مدیریت و برنامهریزی و هیات امنای حساب ذخیره ارزی را منحل کرد و سازمان مدیریت را در اقدامی به یک معاونت تقلیل داد و با دور کردن ایدرو از مسئولیتهای اصلی خود عملا موجب رها شدن صنایع وابسته آن به حال خود شد.
این خود یکی از سوءمدیریتهایی بود که در کنار تشدید تحریمهای بینالمللی در آن سالها نرخ رشد صنعت کشور را به منفی ۱۰٫۵ درصد رساند. اما خوشبختانه این سازمان در دولت یازدهم به سمت جایگاه واقعی خود هدایت شد و امروز در حالی پنجاه سالگی خود را جشن میگیرد که بخش صنعت کشور در سال گذشته رشد مثبت ۶٫۵ درصدی را تجربه کرده و برای امسال نیز رشد مثبت ۱۰ درصدی آن پیشبینی میشود.
یکی از زیباییهای جشن امروز حضور پیرمردی ۹۴ ساله در آن است؛ دکتر رضا نیازمند که اولین مدیرعامل ایدرو از سال های ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۰ بوده است.
در همین هفته بود که از دکتر منصور معظمی، رئیس فعلی ایدرو درخصوص قرارداد چندجانبه شرکتهای ایرانی و کرهای در بخش کشتیسازی سوالی پرسیدم و گفتم: «آیا با این قرارداد کشتیساز میشویم یا همانطور که خودروساز نشدیم به کشتیساز شدن هم نمیتوانیم امید ببندیم؟
ایشان نیز از من پرسید چرا کشتیساز یا خودروساز نشدیم و خود اذعان کرد «چون از راهش نرفتیم». در خودروسازی نیز ما مسیری را نپیمودهایم که دیگر کشورهای صاحب برند رفتهاند.
روالی که تقریبا میان کشورهایی چون کره، چین و حتی ژاپن مشترک بوده، این است که ابتدا راه را برای حضور بخش خصوصی در این بخش باز کردهاند و سپس با هدف حمایت از نوآوری و افزایش کیفیت به شرکتهای داخلی میدان دادهاند تا با خودروسازان بزرگ خارجی، شراکت کنند و سرمایهگذاریهای مشترک انجام دهند.
حال اما به نظر میرسد راهی که ایدرو در همکاری با کشتیسازان کرهجنوبی در پیش گرفته است؛ یا قراردادهای جدیدی که با خودروسازان فرانسوی بسته شده، برداشتن گام نخست در مسیری درست بوده است.
همچنین قرارداد دهجانبهای که میان ایرانخودرو، دانشگاههای صنعتی کشور و طراحان و سازندگان برتر صنعت خودروی جهان بسته شده است. باشد که چنین باشد و در این مسیر ثابت قدم باشیم.